مدینه دیگر شهر پیغمبر نیست.
علی مانده است و یک عمر دلتنگی،یک چاه درد دل ، یک کوفه بی وفایی. علی مانده است و یک دنیا مظلومیت.مدینه تنها مانده است یتیم و بی کس مدینه دیگر شهر پیغمبر نیست.مدینه بوی غربت میدهد بوی جفا و بی حرمتی.
مدینه دیگر شهر پیغمبر نیست.
علی مانده است و یک عمر دلتنگی،یک چاه درد دل ، یک کوفه بی وفایی. علی مانده است و یک دنیا مظلومیت.مدینه تنها مانده است یتیم و بی کس مدینه دیگر شهر پیغمبر نیست.مدینه بوی غربت میدهد بوی جفا و بی حرمتی.
سدیر صیرفی می گوید: من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق(ع) رسیدیم، دیدیم آن بزرگوار بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه می کرد.آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می فرمود:...