همه هستی ، انگشت اشارت است
همه هستی ، انگشت اشارت است
به آن سو ؛
به آن سوتر؛
به آنجا که نه اینجاست؛
نه آن جا که چشمان کوچک موش ها،
آن را نمی بیند؛
به آن جا که همه سوسک ها با آن ، بیگانه اند
به آن جا که چشم قلب ها ، شوق دیدنش را دارد؛
به آن جا که همه دل های صاف و زلال،
آن را درون خود احساس می کنند و می دانند که آنچه در اندرون خود
دارند ، در همه آسمان ها و زمین نمی گنجد
به آنجا که همه دوســــــــــــــــــــتش دارند
اما راهـــــــــــــــــش را نمی دانند
« اشارات شریعتی ، به انتخاب شکیبا ماهیار »