اندکی صبر سحر نزدیک است...

دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۰۸ ق.ظ

همدوشی یا هم‌آغوشی؟

حقیقت امر اینست که در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات‏ را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل می‏نگرد جواب می‏دهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین‏ می‏توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. و زنان نیز از اینکه مردان‏ را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل‏ ممنوع می‏باشند.

  درست است که صورت ظاهر مسأله اینست که زن چه بکند ؟پوشیده بیرون‏ بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان می‏شود زن است، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانه‏ای طرح می‏شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است‏ و آن اینکه آیا مرد باید در بهره‏کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی‏ مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنکه در این مسأله ذی نفع است مرد است نه‏ زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع‏تر است. به قول ویل دورانت‏:«دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است»

پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است. اسلام‏ طرفدار فرضیه اول است.از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‏کند، و از جنبه‏ خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین‏ زوجین می‏گرد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع می‏گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب می‏گردد که‏ ارزش زن در برابر مرد بالا رود .

اسلام به اهمیت و ارزش فوق‏ العاده پاکی و لزوم قانونی بودن روابط جنسی زن و مرد چه به صورت نظر و چه به صورت لمس و چه به صورت شنیدن و چه به صورت همخوابگی توجه کامل‏  دارد، به هیچ وجه راضی نمی‏شود با هیچ نام و عنوانی خدشه‏ای برآن وارد شود ، اما دنیای امروز این ارزش فوق العاده انسانی را نادیده گرفته است‏ و در عین اینکه دودش به چشمش می‏رود نمی‏خواهد به روی خود بیاورد.

 جهان امروز به نام آزادی زن ، و صریحتر : « آزادی روابط جنسی» روح‏ جوانان را سخت فاسد کرده است . به جای اینکه این آزادی به شکفتن‏ استعدادها کمک کند، به شکل دیگر و به صورت دیگر غیر آنچه در قدیم وجود داشت ، نیروها و استعدادهای انسانی را هدر داده است و می‏دهد. زن از کنج خانه بیرون آمده ، اما به کجا رو آورده است ؟ به سینماها ، کنار دریاها ، حاشیه خیابانها ، مجالس شب نشینی ! زن امروز به نام آزادی ، خانه را خراب‏ کرده بدون اینکه مدرسه یا جای دیگر را آباد کرده باشد اگر غلط نکنم‏  آنجا را نیز خراب کرده است.

در اثر این بی بند و باری و دور افکندن قیود انسانی، از راندمان تحصیل‏  جوانان کاسته شده ، جوانان از تحصیل و مدرسه فراری شده‏اند، جنایتهای‏  عشقی فراوان شده، بازار سینماها رونق گرفته، جیب کارخانه‏داران مولد لوازم آرایشی پر شده، ارزش رقاصها و رقاصه‏ها و کولیها صد برابر دانشمندان و متفکران و مصلحان اجتماعی شده است.اگر می‏خواهید بدانید  چنین هست یا چنین نیست ، آنگاه که رقاصه‏ای وارد کشور می‏شود با آنگاه که‏  دانشمندی نظیر پرفسور برنارد متخصص معروف پیوند قلب وارد می‏شود مقایسه‏ کنید و عکس العمل جوانان را در هر دو مورد ببینید.

مطلب دیگر اینکه : اسلام با همه توجهی که به خطر شکسته شدن حصار عفاف‏ دارد - همانطور که روش این آئین پاک خدائی است که یک آئین معتدل و متعادل است و از هر افراط و تفریطی به دور است و امتش را امت وسط می‏خواند،از جنبه‏های دیگر غافل نمی‏شود. زنان را تا حدودی که منجر به‏  فساد نشود،از شرکت در اجتماع نهی نمی‏کند . در بعضی موارد شرکت آنها را واجب می‏کند ، مانند حج که بر زن و مرد متساویا واجب است و حتی شوهر حق‏ ممانعت ندارد . و در بعضی موارد به ترخیص اکتفا می‏کند.

 آری اینست روش اسلام در میان افراط و تفریط ها. همانطور که گفتیم‏ اسلام به خطرات ناشی از روابط به اصطلاح آزاد جنسی کاملا آگاه است. نهایت مراقبت را در برخوردهای زنان و مردان اجنبی دارد . تا حدودی که‏ منجر به حرج و فلج نشود ، طرفدار دورنگهداشتن زنان از مردان است.  اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را می‏دهد دستور می‏دهد به صورت مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد. می‏گویند پیغمبر اکرم‏ در زمان حیات خویش اشاره کرد که در ورودی زنان به مسجد از در ورودی‏ مردان مجزا باشد . روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود:«لو ترکنا هذا الباب للنساء » یعنی خوب است این در را به‏  بانوان اختصاص بدهیم . بعدها عمر صریحا نهی کرد که مردان از آن در وارد شوند.

راستی اگر کسی بیماردل نباشد، تصدیق می‏کند که راه اسلام راه معتدل و متعادلی است . اسلام در عین اینکه نهایت مراقبت را برای پاکی روابط جنسی به عمل آورده است ، هیچگونه مانعی برای بروز استعدادهای انسانی زن‏ به وجود نیاورده است بلکه کاری کرده است که اگر این برنامه دور از هر  افراط و تفریطی اجرا شود ، هم روحیه‏ها سالم می‏ماند ، و هم روابط  خانواده‏ها صمیمی‏تر و جدی‏تر می‏گردد ، و هم محیط اجتماع برای فعالیت صحیح‏ مرد و زن آماده‏تر می‏شود .

رابطه زن و مرد اجنبی سخت خطرناک است،  گِلی است که پیلان بر آن می‏لغزند. آنچه اسلام لااقل به صورت یک امر اخلاقی  توصیه می‏کند اینست که تا حد ممکن اجتماع مدنی غیر مختلط باشد.  جامعه امروز زیانهای اجتماع مختلط را به چشم خود می‏بیند . چه لزومی‏  دارد که زنان فعالیتهای خود را به اصطلاح  « دوش به دوش » مردان انجام دهند . آیا اگر در دو صف جداگانه انجام‏  دهند نقصی در فعالیت و راندمان کار آنان رخ می‏دهد ؟  اثر این دوش به دوش‏ها اینست که هر دو همدوش را از کار باز می‏دارد و  هر یک را به جای توجه به کار متوجه«همدوش » می‏کند ، تا آنجا که‏ غالبا این همدوشی‌ها به هماغوشی منتهی می‏گردد

شهید مطهری ،مسئله حجاب،شرکت زن در مجامع



نوشته شده توسط مرتضی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۴، ۱۹:۲۰ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    اره ولا
  • ۳۱ مرداد ۹۴، ۱۸:۴۳ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک
  • ۲۷ خرداد ۹۴، ۱۸:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک

همدوشی یا هم‌آغوشی؟

دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۰۸ ق.ظ

حقیقت امر اینست که در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات‏ را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل می‏نگرد جواب می‏دهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین‏ می‏توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. و زنان نیز از اینکه مردان‏ را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل‏ ممنوع می‏باشند.

  درست است که صورت ظاهر مسأله اینست که زن چه بکند ؟پوشیده بیرون‏ بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان می‏شود زن است، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانه‏ای طرح می‏شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است‏ و آن اینکه آیا مرد باید در بهره‏کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی‏ مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنکه در این مسأله ذی نفع است مرد است نه‏ زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع‏تر است. به قول ویل دورانت‏:«دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است»

پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است. اسلام‏ طرفدار فرضیه اول است.از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‏کند، و از جنبه‏ خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین‏ زوجین می‏گرد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع می‏گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب می‏گردد که‏ ارزش زن در برابر مرد بالا رود .

اسلام به اهمیت و ارزش فوق‏ العاده پاکی و لزوم قانونی بودن روابط جنسی زن و مرد چه به صورت نظر و چه به صورت لمس و چه به صورت شنیدن و چه به صورت همخوابگی توجه کامل‏  دارد، به هیچ وجه راضی نمی‏شود با هیچ نام و عنوانی خدشه‏ای برآن وارد شود ، اما دنیای امروز این ارزش فوق العاده انسانی را نادیده گرفته است‏ و در عین اینکه دودش به چشمش می‏رود نمی‏خواهد به روی خود بیاورد.

 جهان امروز به نام آزادی زن ، و صریحتر : « آزادی روابط جنسی» روح‏ جوانان را سخت فاسد کرده است . به جای اینکه این آزادی به شکفتن‏ استعدادها کمک کند، به شکل دیگر و به صورت دیگر غیر آنچه در قدیم وجود داشت ، نیروها و استعدادهای انسانی را هدر داده است و می‏دهد. زن از کنج خانه بیرون آمده ، اما به کجا رو آورده است ؟ به سینماها ، کنار دریاها ، حاشیه خیابانها ، مجالس شب نشینی ! زن امروز به نام آزادی ، خانه را خراب‏ کرده بدون اینکه مدرسه یا جای دیگر را آباد کرده باشد اگر غلط نکنم‏  آنجا را نیز خراب کرده است.

در اثر این بی بند و باری و دور افکندن قیود انسانی، از راندمان تحصیل‏  جوانان کاسته شده ، جوانان از تحصیل و مدرسه فراری شده‏اند، جنایتهای‏  عشقی فراوان شده، بازار سینماها رونق گرفته، جیب کارخانه‏داران مولد لوازم آرایشی پر شده، ارزش رقاصها و رقاصه‏ها و کولیها صد برابر دانشمندان و متفکران و مصلحان اجتماعی شده است.اگر می‏خواهید بدانید  چنین هست یا چنین نیست ، آنگاه که رقاصه‏ای وارد کشور می‏شود با آنگاه که‏  دانشمندی نظیر پرفسور برنارد متخصص معروف پیوند قلب وارد می‏شود مقایسه‏ کنید و عکس العمل جوانان را در هر دو مورد ببینید.

مطلب دیگر اینکه : اسلام با همه توجهی که به خطر شکسته شدن حصار عفاف‏ دارد - همانطور که روش این آئین پاک خدائی است که یک آئین معتدل و متعادل است و از هر افراط و تفریطی به دور است و امتش را امت وسط می‏خواند،از جنبه‏های دیگر غافل نمی‏شود. زنان را تا حدودی که منجر به‏  فساد نشود،از شرکت در اجتماع نهی نمی‏کند . در بعضی موارد شرکت آنها را واجب می‏کند ، مانند حج که بر زن و مرد متساویا واجب است و حتی شوهر حق‏ ممانعت ندارد . و در بعضی موارد به ترخیص اکتفا می‏کند.

 آری اینست روش اسلام در میان افراط و تفریط ها. همانطور که گفتیم‏ اسلام به خطرات ناشی از روابط به اصطلاح آزاد جنسی کاملا آگاه است. نهایت مراقبت را در برخوردهای زنان و مردان اجنبی دارد . تا حدودی که‏ منجر به حرج و فلج نشود ، طرفدار دورنگهداشتن زنان از مردان است.  اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را می‏دهد دستور می‏دهد به صورت مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد. می‏گویند پیغمبر اکرم‏ در زمان حیات خویش اشاره کرد که در ورودی زنان به مسجد از در ورودی‏ مردان مجزا باشد . روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود:«لو ترکنا هذا الباب للنساء » یعنی خوب است این در را به‏  بانوان اختصاص بدهیم . بعدها عمر صریحا نهی کرد که مردان از آن در وارد شوند.

راستی اگر کسی بیماردل نباشد، تصدیق می‏کند که راه اسلام راه معتدل و متعادلی است . اسلام در عین اینکه نهایت مراقبت را برای پاکی روابط جنسی به عمل آورده است ، هیچگونه مانعی برای بروز استعدادهای انسانی زن‏ به وجود نیاورده است بلکه کاری کرده است که اگر این برنامه دور از هر  افراط و تفریطی اجرا شود ، هم روحیه‏ها سالم می‏ماند ، و هم روابط  خانواده‏ها صمیمی‏تر و جدی‏تر می‏گردد ، و هم محیط اجتماع برای فعالیت صحیح‏ مرد و زن آماده‏تر می‏شود .

رابطه زن و مرد اجنبی سخت خطرناک است،  گِلی است که پیلان بر آن می‏لغزند. آنچه اسلام لااقل به صورت یک امر اخلاقی  توصیه می‏کند اینست که تا حد ممکن اجتماع مدنی غیر مختلط باشد.  جامعه امروز زیانهای اجتماع مختلط را به چشم خود می‏بیند . چه لزومی‏  دارد که زنان فعالیتهای خود را به اصطلاح  « دوش به دوش » مردان انجام دهند . آیا اگر در دو صف جداگانه انجام‏  دهند نقصی در فعالیت و راندمان کار آنان رخ می‏دهد ؟  اثر این دوش به دوش‏ها اینست که هر دو همدوش را از کار باز می‏دارد و  هر یک را به جای توجه به کار متوجه«همدوش » می‏کند ، تا آنجا که‏ غالبا این همدوشی‌ها به هماغوشی منتهی می‏گردد

شهید مطهری ،مسئله حجاب،شرکت زن در مجامع

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی