کربلا و فرات - کعبه و زمزم
من زمین خدا هستم که مرا مقدّس و مبارک آفرید. شفا را در تربت و آب من قرار داد. امّا تفاخر نمی کنم...
کربلا و فرات - کعبه و زمزم
من زمین خدا هستم که مرا مقدّس و مبارک آفرید. شفا را در تربت و آب من قرار داد. امّا تفاخر نمی کنم...
شفاعت نصیب چه کسی نمی شود؟
تا چشم ام حمیده ، مادر امام کاظم(ع)، به ابوبصیر که برای تسلیت گفتن به او به مناسبت وفات شوهر بزرگوارش امام صادق آمده بود، افتاد اشکهایش جاری شد. ابوبصیر نیز لختی گریست . همین که گریه امحمیده ایستاد به ابوبصیر گفت : تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودی ، قضیه عجیبی اتفاق افتاد....
سدیر صیرفی می گوید: من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق(ع) رسیدیم، دیدیم آن بزرگوار بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه می کرد.آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می فرمود:...