آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۴، ۱۹:۲۰ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    اره ولا
  • ۳۱ مرداد ۹۴، ۱۸:۴۳ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک
  • ۲۷ خرداد ۹۴، ۱۸:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دسته گل» ثبت شده است

زایش، زندگی،  بودن، مادر بودن و ...!

مانده ام حیران میان هستی خویش و خوشه چینی بارگاهش.نمی دانم با کدامین گفتار یا کدامین کردار می توان به نکویی سپاس گزار یگانه ای بود که ثنایش هم توفیق می طلبد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۳ ، ۰۴:۱۳
عارف

می‌توان بی بهانه زندگی کرد...

خاطره های خوش دیروز در دل روزهای بی رنگ امروز مثل شکوفه های سپید گیلاس بر تن سرد درخت می مانند، مثل تضاد آب و آتش.زندگی در تمام سیاه و سفیدهای پر پیچ و خمش یه حس خوب و عجیب داره

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۴
عارف

الهم جعل محیای محیا محمد و آل محمد

جوانی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.

امام حسین علیه السلام فرمود:

پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۰۷
مرتضی

پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم ...دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۲ ، ۰۴:۰۸
مرتضی