زایش، زندگی، بودن، مادر بودن و ...!
مانده ام حیران میان هستی خویش و خوشه چینی بارگاهش.نمی دانم با کدامین گفتار یا کدامین کردار می توان به نکویی سپاس گزار یگانه ای بود که ثنایش هم توفیق می طلبد...
زایش، زندگی، بودن، مادر بودن و ...!
مانده ام حیران میان هستی خویش و خوشه چینی بارگاهش.نمی دانم با کدامین گفتار یا کدامین کردار می توان به نکویی سپاس گزار یگانه ای بود که ثنایش هم توفیق می طلبد...
میتوان بی بهانه زندگی کرد...
خاطره های خوش دیروز در دل روزهای بی رنگ امروز مثل شکوفه های سپید گیلاس بر تن سرد درخت می مانند، مثل تضاد آب و آتش.زندگی در تمام سیاه و سفیدهای پر پیچ و خمش یه حس خوب و عجیب داره
الهم جعل محیای محیا محمد و آل محمد
جوانی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.
امام حسین علیه السلام فرمود:
پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم ...دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید...