اندکی صبر سحر نزدیک است...

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ق.ظ

باورت میشه ؟

باورت میشود ؟

امروز بزرگترین معجزه زندگیمان رخ داد...........

خداوند دوباره روح را بر جام جان ما جاری ساخت و

دوباره زنده شدیم و صدای عزیزترین نزدیکانمان راشنیدیم.

دوباره امروز نبضمان میزند.قلبمان می تپد و

در کاممان هنوز بوی زندگی سرک میشکد.

دستانم ، تکان میخورند. چشمانم میبینند.

من دوباره راه میروم.روز را در آغوش میگیرم.

خورشید را حس میکنم.

دوباره امروز در همین صفحه مجازی امده ام و

برایت حرف میزنم. میگویم :سلام هموطنم. روزعالی داری ....

این یعنی من زنده ام. دنیا من هنوز نفس میکشم. هنوز

آرزوهایم را میتوانم دنبال منم .من دوباره زنده شدم.

به لطف و رحمت خدا.

خدایا از تو ممنونم که بزرگترین معجزه زندگیم را امروز رقم زدی ،

از تو بینهایت ممنونم که نفسهایم را امتداد دادی.

از تو ممنونم که صدایم را دوباره در تنور زندگی به دیواره عشق

و رحمتت آویز کردی.

خدایا تو خالق منی. تو خالق نفس کشیدنم در شبها هستی.

تو خالق تپشهای قلبم هستی.

تو خالق رؤیاهایم هستی. من برای تو ام.

از تو بینهایت ممنونم که بزرگترین گره زندگی هموطن و همزبانم

را در این لحظه به لطف و رحمتت باز کردی .

خدایا میبینی همزبان من با چه امیدی با تو حرف میزنه ؟

میشنوی صدای تپشهای قلبش رو که چه عاشقانه به دیواره تو

کوبیده میشه ؟

ما از همه بریدیم و همه امیدمون به سمت و سوی تو هستش.

تو همه هست ما هستی .

همه هست ما تقدیم به همه هستی ات.

امروز را عاشقانه دوست دارم.

عشق و امیدم برای تو هموطن ماه من.

شاید فردایی نباشد.

 

+سادات ‫#‏اعلایی‬ ‫#‏مربی‬#تغییر و تحول فردی



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۴، ۱۹:۲۰ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    اره ولا
  • ۳۱ مرداد ۹۴، ۱۸:۴۳ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک
  • ۲۷ خرداد ۹۴، ۱۸:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک

باورت میشه ؟

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ق.ظ

باورت میشود ؟

امروز بزرگترین معجزه زندگیمان رخ داد...........

خداوند دوباره روح را بر جام جان ما جاری ساخت و

دوباره زنده شدیم و صدای عزیزترین نزدیکانمان راشنیدیم.

دوباره امروز نبضمان میزند.قلبمان می تپد و

در کاممان هنوز بوی زندگی سرک میشکد.

دستانم ، تکان میخورند. چشمانم میبینند.

من دوباره راه میروم.روز را در آغوش میگیرم.

خورشید را حس میکنم.

دوباره امروز در همین صفحه مجازی امده ام و

برایت حرف میزنم. میگویم :سلام هموطنم. روزعالی داری ....

این یعنی من زنده ام. دنیا من هنوز نفس میکشم. هنوز

آرزوهایم را میتوانم دنبال منم .من دوباره زنده شدم.

به لطف و رحمت خدا.

خدایا از تو ممنونم که بزرگترین معجزه زندگیم را امروز رقم زدی ،

از تو بینهایت ممنونم که نفسهایم را امتداد دادی.

از تو ممنونم که صدایم را دوباره در تنور زندگی به دیواره عشق

و رحمتت آویز کردی.

خدایا تو خالق منی. تو خالق نفس کشیدنم در شبها هستی.

تو خالق تپشهای قلبم هستی.

تو خالق رؤیاهایم هستی. من برای تو ام.

از تو بینهایت ممنونم که بزرگترین گره زندگی هموطن و همزبانم

را در این لحظه به لطف و رحمتت باز کردی .

خدایا میبینی همزبان من با چه امیدی با تو حرف میزنه ؟

میشنوی صدای تپشهای قلبش رو که چه عاشقانه به دیواره تو

کوبیده میشه ؟

ما از همه بریدیم و همه امیدمون به سمت و سوی تو هستش.

تو همه هست ما هستی .

همه هست ما تقدیم به همه هستی ات.

امروز را عاشقانه دوست دارم.

عشق و امیدم برای تو هموطن ماه من.

شاید فردایی نباشد.

 

+سادات ‫#‏اعلایی‬ ‫#‏مربی‬#تغییر و تحول فردی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی