آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۴، ۱۹:۲۰ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    اره ولا
  • ۳۱ مرداد ۹۴، ۱۸:۴۳ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک
  • ۲۷ خرداد ۹۴، ۱۸:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک

۱۳ مطلب با موضوع «کوتاه وخواندنی» ثبت شده است

آرامش در لحظه لحظه زندگی‌ام جریان  دارد...

گاهی وقتها بغضمان می گیرد،بغضی به سنگینی هوای شهر،به سنگینی غصه هایمان، به وسعت دلتنگیهایمان.

اشکهایمان بی بهانه می‌ریزد بهانه گریستنمان فاصله هاست،فاصله ای که از خودمان گرفته ایم آنوقت به دنبال شانه ای هستیم تا سر بر روی آن بگذاریم و همه‌ی دلتنگیهایمان را بباریم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۰۴:۱۴
مرتضی

صاحب الزمان(عج)،عرصه گاه شوکت انسان

یا اباصالح ما دلتنگیهایمان را با ندبه  هر صبح جمعه به پیشگاهت عرضه می داریم تا از درد درونمان بکاهد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۰۴:۱۴
مرتضی

آقای کریم و زیارت بانوی کرامت

صحن خلوت بود، کسى را جز آن حضرت و شخصى که همراهش بود در آنجا ندیدم، مشاهده کردم که آنها را عبور کرده تابه در صحن عتیق رسیدند، افسار اسب را به دست من دادند تا آن را نگهدارم، با خود گفتم نگهداشتن اسب خوب است یا همراه حضرت بودن؟ 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۱۳
عارف

پیدای پنهان

ای مولای من پنجره دلم رو به سوی خورشید انتظار باز می‌کنم تا شاید خبری از آشناترین آشنای هستی که دردل سیه وتاریکم گم شده دریابم .

آقا جان ...دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجبه پس با احترام وخجالت زده دستمو می‌زارم روسینه و میگم: «السلام علیک یا بقیة الله یا صاحب الزمان»....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۰۸:۱۲
عارف

شفاعت نصیب چه کسی نمی شود؟

تا چشم ام حمیده ، مادر امام کاظم(ع)، به ابوبصیر  که برای‏ تسلیت گفتن به او به مناسبت وفات شوهر بزرگوارش امام صادق آمده بود، افتاد اشکهایش جاری شد. ابوبصیر نیز لختی گریست . همین که گریه‏ ام‏حمیده ایستاد به ابوبصیر گفت : تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودی‏ ، قضیه عجیبی اتفاق افتاد....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۰۴:۰۵
مرتضی

سدیر صیرفی می گوید: من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق(ع) رسیدیم، دیدیم آن بزرگوار بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه می کرد.آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می فرمود:...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۰۶:۲۶
مرتضی

رفع اتهام با استدلال به قرآن

هنگامى که هیثم از بعض غزوات به خانه خود بازگشت ، پس ‍ از شش ماه تمام زنش فرزندى به دنیا آورد. هیثم فرزند را از خود ندانسته وى را نزد عمر برد و قصه را برایش بیان داشت . عمر دستور داد زن را سنگسار کنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۰۶:۳۸
عارف

عمّار مى‏‌گوید: پیش از بعثت، من و حضرت محمدصلى الله علیه و آله با هم چوپانى مى‏کردیم. یک روز به او پیشنهاد کردم که فلان منطقه چراگاه خوبى براى گوسفندان است فردا به آنجا برویم. حضرت محمدصلى الله علیه و آله پذیرفت. من فردا به آنجا رفتم و دیدم پیامبرصلى الله علیه و آله قبل از من به آنجا آمده است ولى گوسفندان خود را از چریدن بازمى‏‌دارد. پرسیدم چرا نمى‏‌گذارى گوسفندان بچرند؟ فرمود: چون وعده من با تو این بود که با هم شروع کنیم، نخواستم قبل از تو گوسفندان من از این چراگاه استفاده کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۰۵
مرتضی

 از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد. بلأخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فراخواند و به او گفت:...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۳:۱۲
عارف

روزى پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمود: دیشب چه عملى انجام داده‌اى؟

آن حضرت اظهار داشت: پیش از آن که بخوابم، هزار رکعت نماز به جا آوردم، حضرت رسول فرمود: چگونه؟!

پاسخ داد: از شما شنیدم که فرمودى: هر کس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ؛ او همانند کسى است که هزار رکعت نماز خوانده است. حضرت رسول اکرم فرمود: راست گفتى، چنین است.

مستدرک الوسائل، ج 5، ص 49، ح 21

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۷
عارف

میدونی...!حالا که روز مادره من وآبجی می خواستیم قشنگ ترین هدیه رو برات بخریم ولی نمی دونستیم که چی بخریم .دختر خاله می گفت برات یه دست کامل لوازم آرایش بخریم که زخمهای رو ی صورتت کمتر معلوم شه ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۳:۱۴
مرتضی

انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. ...انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است.

حجت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگی میکند؛ مردم را می بیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهائی که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به طور ناشناس او را زیارت میکنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعی، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگی میکند. این، خصوصیت عقیده ی ما شیعیان است.

مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۵۹
عارف

مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۲۲
عارف