اندکی صبر سحر نزدیک است...

سه شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ب.ظ

کامیون حمل زباله

 

روزی با یک تاکسی به فرودگاه رفتم

ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان

یک ماشین درست در جلوی ما از جای پارک بیرون پرید

راننده تاکسی هم محکم ترمز گرفت

ماشین سرخورد و دقیقا به فاصله چند سانتی متری از ماشین دیگر متوقف شد

راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان برگرداند و شروع کرد به ما فریاد زدن

راننده تاکسی فقط لبخند زد  و برای آن شخص دست تکان داد

و منظورم این است که او واقعا دوستانه برخورد کرد

بنابراین پرسیدم : " چرا شما تنها آن رفتار را کردید ؟ آن شخص نزدیک بود

ماشین تان را از بین ببرد و ما را به بیمارستان بفرستد ! "

در آن هنگام بود که راننده تاکسی ام درسی به من داد که اینک به آن می گویم

******* قانون کامیون حمل زباله ******

او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون حمل زباله هستتند .

آنها سرشار از آشغال ناکامی ، خشم و ناامیدی در اطراف می گردند

وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود آن ها به جایی احتیاج دارند

تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند .

جـــــنگ را دیوانه شروع می کند و عاقــــــــــــــل پایان می دهد

به خودتان نگیرید ، فقط لبخند بزنید و برای شان دست تکان دهید

افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست داشته باشید

و برای آن هایی که رفتار مناسبی ندارند

دعا کنید

 « قصه هایی برای از بین بردن غصه ها ، مسعود لعلی »

 

 

 



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۴، ۱۹:۲۰ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    اره ولا
  • ۳۱ مرداد ۹۴، ۱۸:۴۳ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک
  • ۲۷ خرداد ۹۴، ۱۸:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    لایک

کامیون حمل زباله

سه شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ب.ظ

 

روزی با یک تاکسی به فرودگاه رفتم

ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان

یک ماشین درست در جلوی ما از جای پارک بیرون پرید

راننده تاکسی هم محکم ترمز گرفت

ماشین سرخورد و دقیقا به فاصله چند سانتی متری از ماشین دیگر متوقف شد

راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان برگرداند و شروع کرد به ما فریاد زدن

راننده تاکسی فقط لبخند زد  و برای آن شخص دست تکان داد

و منظورم این است که او واقعا دوستانه برخورد کرد

بنابراین پرسیدم : " چرا شما تنها آن رفتار را کردید ؟ آن شخص نزدیک بود

ماشین تان را از بین ببرد و ما را به بیمارستان بفرستد ! "

در آن هنگام بود که راننده تاکسی ام درسی به من داد که اینک به آن می گویم

******* قانون کامیون حمل زباله ******

او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون حمل زباله هستتند .

آنها سرشار از آشغال ناکامی ، خشم و ناامیدی در اطراف می گردند

وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود آن ها به جایی احتیاج دارند

تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند .

جـــــنگ را دیوانه شروع می کند و عاقــــــــــــــل پایان می دهد

به خودتان نگیرید ، فقط لبخند بزنید و برای شان دست تکان دهید

افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست داشته باشید

و برای آن هایی که رفتار مناسبی ندارند

دعا کنید

 « قصه هایی برای از بین بردن غصه ها ، مسعود لعلی »

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۲۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی