و یرزقه من حیث لا یحتسب
خنده تمسخرآمیزش دلت را درهم می فشرد . اشکها روی گونه ات جاری می شود . قدمی به عقب برمی داری و از حرفی که در مجلس به امام زدهای، پشیمان می شوی . با خود می گویی: کاش، هرگز در آن مجلس، لب از لب نمی گشودم!
و یرزقه من حیث لا یحتسب
خنده تمسخرآمیزش دلت را درهم می فشرد . اشکها روی گونه ات جاری می شود . قدمی به عقب برمی داری و از حرفی که در مجلس به امام زدهای، پشیمان می شوی . با خود می گویی: کاش، هرگز در آن مجلس، لب از لب نمی گشودم!
مگر اربابت باب الحوائج نیست؟
زمانی که هیئت میخواست حرکت کند، جلوی هیئت ایستادم و گفتم هیئتها بایستید! امشب پسرم جملهای را به من گفته که دلم را سوزانده است. اگر امشب اربابم بچهام را شفا داد که داد، والا فردا....
الهم جعل محیای محیا محمد و آل محمد
جوانی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.
امام حسین علیه السلام فرمود:
پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن...
از حشمتهاى ظاهرى تنفّر داشت، لذا اجازه نمىداد کسى پشت سر او به عنوان همراه، راه بیفتد.هرگاه سواره بود و کسى مىخواست دنبال او بیاید، مىفرمود: یکى از این سه کار را بکن یا جلوتر از من برو و من پشت سر تو بیایم یا من مىروم و شما بعداً بیایید و یا این که دو نفرى سوار مرکب مىشویم.رسول خداصلى الله علیه و آله در حضور کسى لباس خود را از تن بیرون نمىکرد.
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
آورده اند که در آن وقت که شاه مردان را ضربت زده بودند، صعصعه بن صوحان پیش وی آمد و گفت : یا امیر المومنین ! مدتی است که مسائلی چند در خاطر من می گردد. من خواستم که از حضرتت سئوال کنم ، هیبت تو مرا مانع شد. اگر اجازت فرمایی بپرسم ؟ گفت : بپرس . گفت : یا امیر! تو فاضلتری ، یا آدم ؟...
میدونی...!حالا که روز مادره من وآبجی می خواستیم قشنگ ترین هدیه رو برات بخریم ولی نمی دونستیم که چی بخریم .دختر خاله می گفت برات یه دست کامل لوازم آرایش بخریم که زخمهای رو ی صورتت کمتر معلوم شه ...
امشب آسمان چشمان علی(ع) بی فروغ ستاره اش،تاریک است.دیگر نور زهرا(س) در خانه اش نمی تابد.گرد غربت ویتیمی بر چهره کودکان نشسته است .صدای قران خواندن زهرا(س) نمی آید.
استحابت دعا
رسول خدا(ص) فرمود: در روز جمعه ساعتى است که بنده مسلمان در آن وقت چیزى از خدا نخواهد مگر آن که خداوند به او عطا گرداند و آن وقتى است که نیمه خـورشید به سوى مغرب نزدیک گردد. ( مسند فاطمه الزهراء ، ص 221)
افاطمه ای آنکه نطق، جرعه نوش کوثر تو و ادب ،دانش آموز مکتب توست.ما دلدادگان ،دیدار تورا آرزومندیم تا در ظهور یوسف زهرا بیننده مظهرت باشیم.